• en
  • fa
  • de

فرش فیلم

فرش فیلم مدرنیزاسیون به آن شکل که در جوامع دیگر تئوریزه و عملیاتی شد در ایران نشد. چیزی که ما ایرانی­ها آن را به عنوان “پیشرفت” می­بینیم منجر به استفاده بی­رویه از منابع طبیعی شده است. تصور رویایی از “پیشرفت” در کشور ما از طریق توسعه عمودی و عرضی شهرها درک می­شود. توسعه­ای که کمّی است و به “بیشتر بکوبیم و بسازیم” بدل شده­است. بازگردانی این بنا به مکانی فرهنگی (فرش فیلم) در مسیر همین تفکرات که به عقاید مالکین بنا وفادار است و با ایده مقاومت و پایداری در برابر منطق سرمایه­داری، مصرف­گرایی، تخریب منابع و سوداگری ساختمانی شکل گرفت با طرح سوال اساسی: “آیا لازم است برای مدرن شدن و پیشرفت، منابع کشورمان را هزینه کنیم؟ منظوراز منابع سیمای شهر و ساختمان­ها، فضاهای معماری، مصالح و نیروی انسانی در کنار منابع طبیعی بود. این تصمیم در لایه­های مختلف و به صورت­های گوناگون در پروژه دنبال شده است. به تشبیهی ساده، در پوست و ظاهر ساختمان، استخوان­بندی و گوشت آن و ذهنیت و اندیشه بنا، تعبیر ما از حفظ منابع پیگیری شده است. حفظ کردن اول، سیمای شهر و ظاهر فضاهای بنا: حفظ بدنه شهر به عنوان نمادی از پایداری شهری، به طوری که سیمای شهری به عنوان یک سرمایه جمعی حفظ شود. در این پروژه با اشاعه فضای باز و سبز حیاط (که در محله منحصر بفرد و پرتراکم بود) به داخل تراس­ها و روی بام، پوسته­ای سبز و باکیفیت ایجاد شد که گویی ساختمان را در آغوش خود جای داده است. دورنریختن، طراحی نکردن دوم، مفهوم: اینکه چگونه و درکجا (کدام جغرافی) هزینه‌ کنیم که منابع درست مصرف شود، سوال ما بود. این‌که چه‌کسانی در چه کارهایی گمارده شوند و هزینه‌ها کجا و برای چه مصارفی صورت ‌گیرد. اگر درعوض وسواس برای رسیدن به سلیقه­ای که رسانه­ها بر معماری حاکم کرده­اند، با آنچه به­دست می­آید رابطه برقرار کنیم، منابع را حفظ نکرده­ایم؟در واقع این لایه همان مصرف حداقل و بهینه است. مصرف مواد قابل بازیافت در جهت بازگرداندن فضاها به چرخه استفاده. به عبارتی زمانی که مواد و مصالح بازیافتی را پس از انتقال از سایت در ساختمان به کار می­بری، با استانداردهای زیبایی­شناسی معمول فاصله دارند و اگر آن را نپذیری و در جهت ساماندهی­اش گام برنداری، مخارج فراوانی به کار تحمیل خواهی کرد. پس طراحی به­­دست آمده از این نوع برخورد را هم دور نخواهی ریخت. برای یافتن و اجرای این ایده سایت­های بازیافت نخاله تهران، از شاهدآباد تا نعمت­آباد و سعیدآباد مورد برررسی قرار گرفت و برای بازبینی مصالح و امکان بازیافت و بازمصرف آن­ها برنامه­ریزی شد. کاتالوگی که از مصالح ساختمانی دست دوم تهیه شد نمایانگر مصرف گونه­های مصالح قابل بازیافت و حمل و دپوی آن­ها در تهران بود. شاید ساده لوحانه باشد که ادعا کنیم که هیچ “طراحی” برای این پروژه صورت نگرفته است. قطعن تمام تصمیمات پروژه بخشی از روند طراحی آن محسوب می­شوند. با این حال، طراحی در این پروژه، محدود به همین تصمیمات استراژیک برای رسیدن به موقعیتی است که می­توان آن را “زیبایی­شناسی فضامند” نامید. گویی ساختمان خود تکلیف طراحی خود را مشخص می کند و فقط مسایل فنی و اجرایی برایش حل می­شود و امکان قرارگیری سناریوی جدید در آن فراهم می­شود. هیچ عیب و نقصی با لایه های اضافی مواد پوشانده نشده و حتی ترک ها به عنوان شرایط ذاتی مواد عنصرهای تشکیل دهنده ساختمان پذیرفته شده اند. این روش طراحی که گویی روش طراحی نکردن به معنی گرافیکی آن است، حجم کار دوبعدی در آتلیه را کم کرد و در نتیجه زمان فکرکردن افزایش یافت و ماهیت “ساختن” مورد پژوهش قرار گرفت. زیبایی شناسی نیز به عنوان یک معلول پذیرفته شد. معلول علت‌هایی که خارج از دایره سلیقه و تجربه‌شده‌های زیبایی‌شناسی قرار می‌گیرند. در نهایت نگاه پرهیزمدار به طراحی، میزبان سناریو کاربردی فضایی مورد نیاز می­شود و پروژه را در مسیر استفاده و زندگی قرار می­دهد. آفست کردن سوم، ساختار فضایی: در فرش فیلم با امتداد خیابان و حیاط به داخل ساختمان از طریق تراس ها و ویدهای بین طبقات که باعث ارتباط فضای خارجی فیلتر شده با داخل ساختمان می­شود، تداوم فضایی شکل گرفت. برای داشتن لایه میانی فضا (تراس­ها)، مرز ساختمان به داخل “آفست” شده است، به این صورت فضاهای نیمه­بازی شکل گرفته­اند. یک آفست از لبه ساختمان به داخل که به دلیل شفاف بودن، امکان ارتباط حداکثر با فضای بیرون را برای داخل فراهم می­آورد. ساختن ساختمان در میدان انقلاب، جمالزاده و در کوچه رشتچی واقع ‌است. ساختمان، بنایی با سبک و روح معماری پهلوی‌دوم بود. ساختمان، در سه تراز، با تفکیک فضایی تقریبا برابر، که واسط ارتباطی‌شان همان راه پله مذکور بود، برای سالیان طولانی، دکتر بسکی، خانواده‌اش و همراهانش را در بر گرفته‌بود. پس از تخریب و لایه‌برداری نازک‌کاری از بنا، روشن شد که ساختمان نیاز به مقاوم‌سازی دارد. بعد از مشورت با دست اندرکاران، تصمیم بر مقاوم‌سازی ساختمان گرفته ‌شد. مقاوم‌سازی، توسط چهار دیوار برشی که کف‌های بتنی را تا فونداسیون و شمع‌ها حمل می‌کردند، صورت می‌پذیرفت و این واقعه پیش‌بینی نشده در طراحی مانند سایر مسائل فنی پذیزفته شد. اکنون و پس از اعمال فکرها و طرح­ها، استودیو فرش فیلم ساختمانی 3 طبقه 2 واحدی است که هر 3 طبقه دسترسی برابر به حیاط دارند. کافه موزه در طبقه همکف به عنوان یک فضای عمومی به شهر اضافه شده است. طبقه اول، دوم و بام به همراه مجموعه ای از فضاهای عمومی میزبان استودیوی فرش فیلم هستند.

جایزه‌ها

AR new into Old | 2021 | برنده
Fritz-Höger Preis | 2018 | طرح تقدیر شده‌ی مسابقه
جایزه معمار | 2017 | تقدیر شده

انتشارات

مجله AR (New Into Old)
آجر از گذشته تا امروز
مجله معماری جهان
مجله معمار
مجله‌ معماری و فرهنگ
کتاب فرش فیلم
مجله Baunetzwoche

اخبار

مقاله مجله معماری و طراحی Betonart
AR (New Into Old) وب سایت
برنده AR | بخش جدید به قدیمی 2021
مجله‌ World Architecture شماره‌ی 358
مجله Baunetzwoche
مجله Baunetzwoche شماره‌ی 534
آجر از گذشته تا امروز شماره‌ی 118
مجله‌ معماری و فرهنگ شماره‌ی 55
مجله‌ معمار شماره‌ی 106
کتاب فرش فیلم
طرح منتخب- بخش بازسازی- جایزه معمار 1396
طرح برگزیده- بخش بازسازی- جایزه Fritz-Höger 2017

معماران اصلی

محمدرضا قدوسی, فاطمه رضایی فخر,

کارفرما

مرتضی فرشباف,

تیم طراحی

ساراجعفری, گلناز خسروانی, سروناز یساری,

مدیر پروژه

فاطمه رضایی فخر,

گرافیک و تصویر سازی

یگانه قزل‌‌لو, نگار منزویان, نیلوفر داوودیان‌فر,

نطارت

فاطمه رضایی فخر, مهدی ماهوتیان,

اجرا

خلیل فرشباف, طراحان و بناکنندگان زاو,

همکار اجرا

علی تهانیان, مشفق شفیعی,

سازه

بهرنگ بنی‌آدم,

تاسیات مکانیکی

رضا سرلک,

عکاسان

بهرنگ صدیقی, سروش مجیدی,