من و پارسا اردم و لیلا حمزهپور در زمان دانشجویی گروهی با نام زاو داشتیم ابتدا روی طراحی مبلمان و اشیاء کار میکردیم، نمایشگاه میگذاشتیم و کم کم پروژههایی میگرفتیم. اما در انتهای دوره کارشناسی ارشد که با رشته طراحی شهری آشنا شدم معماری برایم معنای دیگری پیدا کرد و بیش از پیش به موضوعات شهری و تاثیرات مخاطبان بر معماری علاقمند شدم. از این طریق متوجه شدم معماری قابلیت این را دارد که بسیار اثرگذارتر، چندبعدیتر و زندهتر از یک بنای تنها باشد و نباید در قفس یک ساختمان زندانی شود.
موضوع پایاننامه مشترکم با پارسا اردم را بازسازی شهر جنگزده خرمشهر حدود 10 سال پس از اتمام جنگ هشتساله ایران و عراق انتخاب کردیم، حدود سال 1377. خرمشهر در جنوب غربی ایران نزدیک خلیج فارس و در نزدیکی مرز ایران و عراق، شهری است که موضوعات جنگ این دو کشور در آن خلاصه میشود و به نوعی شهری کاملاً ملی است. شهر خرمشهر خیلی از مسائل دیروز و حتی امروز کشور ایران را در خود بازتاب میداد. وضعیت اجتماعی و اقتصادی مورد بحث در پایاننامه هنوز هم از دغدغههای کشور و زاو باقی ماندهاند، و سناریوهای فضامندی که از پیشفرضهای فرمال دوری میکنند و مداخلات صرفهجویانه و بر اساس واقعیت را ترجیح میدهند، تعلیق زیباییشناسی را میپذیرند و رویکردی منفعتمحور و ملی را پیش میگیرند همچنان پایه پرکتیس معماری زاو را شکل میدهند.
میان خرابهها و بین مردمی معمولی که جنگ آرزوهایشان را گرفته، معماری چطور میتواند آرزو داشتن را از طریق تحریک شهر تعبیر و دوباره به آنها برگرداند، آرزوهایی زمینی، واقعی و قابل برآورده شدن که شرایط زندگیشان را در شکلی فضامند بهتر کند؟ پایان نامه 6 سناریو پیشنهاد میداد که به جای مداخله صرفن دولتی و لزوماً گرانقیمت در محیط شهری، بر اساس مشاهدات و مطالعات میدانی در کنار شناخت علمی، با منابع در دسترس و تشریک مساعی از طریق فضاهای منعطف تغییراتی در وضعیت اجتماعی و اقتصادی ایجاد میکرد.
زاو در سال 1385 به طور رسمی به شکل یک دفتر معماری درآمد. یکی دیگر از خصوصیات اصلی زاو این است که همواره با معماران و متخصصانی بیرون از دفتر کارهای مشارکتی انجام میدهد و خلاقیت جمعی برایش ارزش است. رفته رفته همکاران زاو بین رشتهایتر و متنوعتر شدهاند و بعد از جدا شدن پارسا از گروه، گلناز بهرامی و فاتی رضایی به عنوان شریک به آن اضافه شدند و در کنار همکاران و پژوهشگرانی مثل سروش مجیدی، شیلا احصائی، سارا جعفری، فرشته اسدزاده و دیگران کار گروهی معماری را به مختصاتی میبرند که به تنهایی نمیتوان به آن رسید.
زاو نسبت به طراحی دیدگاهی پژوهش محور و عملگرا دارد و سعی دارد موضوعات واقعی و اثرگذار را موضوع تحقیقمان قرار دهد. محصول طراحی را نقطه شروع کار نمیداند، بلکه با تحقیق و پژوهش در مورد ظرفیتهای رسیدن به اهداف اجتماعی و اقتصادی و حتی آرزوهای کوچک شروع میکند و ابزارهای معماری را در این جهت به کار میگیرید. سناریو و برنامه، سازماندهی فضا، تیپولوژیهای معماری، پیشهوران، فنآوران و حرفههای دستی همگی موضوع تحقیق قرار میگیرند تا ظرفیتشان برای فعال کردن دیده شود. نکته مهم این جاست که در مقابل دنبال کردن اهداف اجتماعی و اقتصادی، معماری کنار گذاشته نمیشود بلکه با تمام ابزارهای درونیاش به کمک برآورده کردن این اهداف میشتابد. و این نوعی از همسو کردن منافع متفاوت و گاه متضاد است که سوال معماری درباره چیست را همواره تفسیر و قابلیت واسطگی معماری را نمایان میکند.
محمدرضا قدوسی 1399/09/01